محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

محمدحسین؛ داداش محدثه

اقیانوس پارک

پسرک عزیزم، از شب قبل ک قول دادم شما را به دیدن اقیانوس پارک ببرم، همش تو فکرش بودی و به من میگفتی پس کی میریم؟ جمعه ظهر گفتم بابا ی روز دیگه بریم باشه؟ گفتی آدم قول میده عمل نکنه خدا دوسش نداره.... منم سریع لباس و پوشیدم و به همراه آجی جون و مامان رفتیم و ی روز زیبا و به یاد ماندی برامون به خاطره موند... بعد از اقیانوس پارک رفتیم پارک آب و آتیش و ی آب بازی حسابی هم کردیم... جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۶ نفس بابا الان هم که دارم برات مینویسم تو بغلم خوابیدی..😘😘 ...
27 اسفند 1401

زمستانی به رنگ سفید

پسر قشنگم؛ من عاشق زمستانم عاشق اینکه ببینمت در زمستان آرام راه می روی که سر نخوری ! گونه هایت از سرما سرخ شده است سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای دست هایت در جیبت به هم مچاله شده معصومانه به زمین خیره ای چه قدر دوست داشتنی شده ای حرفم را پس میگیرم، من عاشق زمستان نیستم ، عاشق توام … بله قشنگم، زمستان امسال (بهمن ماه ۱۴۰۱) با زمستان های قبل فرق داشت و آنهم بارش شدید برف در محل زندگی ما بود، چهار تایی رفتیم ی جای دنج پیدا کردیم و کلی بازی کردیم. پسرکم، زمستان مبارک ...
23 بهمن 1401

تولد پنج سالگی

پسرک قشنگ بابادون؛ امسال تولد پنج سالگی شما بود،تولد پنج سالگی نقطه آغاز یک تغییر است، تغییر رفتار، تغییر عادات، و شروع یادگیری و تلاش برای فهمیدن هر آنچه که در اطراف ماست. امسال تولد هم مطابق میل شما برگزار شد و همه خانواده دور هم جمع شدیم و برای تو آرزوهای قشنگی کردیم، کیک و کادو و در آخر شام میزبان خانواده خوبمون بودیم. تولدت مبارک قشنگ پسر برای مامان و بابا و قشنگ داداش برای آبجی مهربون ...
15 بهمن 1401

شمال و ماسال

پسرک عزیز بابا؛ از اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۱ ی تصمیم جدید در زندگی گرفتیم که بیاییم و یک ویلا در شمال اجاره کنیم تا بتوانیم همیشه بیاییم و از طبیعت زیبای اینجا استفاده کنیم. خلاصه با باباحاجی و دایی مهدی اومدیم و یک جای بسیار دنج و باصفا در شهر زیبای ماسال- نیلاش محله_ روستای پشد_ اجاره کردیم و حالا هر دوهفته یکبار و مواقعی ک تعطیلی داشته باشیم، می‌آییم و از اینجا لذت می‌بریم. البته اینجا خاطرات زیادی برامون بجا گذاشته ک مهمترین برای تو دوستی با حسین آقا پسر همسایه😉😉 ...
14 بهمن 1401

سفر به یزد

پسرک عزیزم؛ بهمن ماه ۱۴۰۰ ی سفر خوب و دل انگیز داشتیم به شهر زیبای یزد. زمان سفر چهار روز بود و خیلی خیلی برای هممون لذت بخش و شیرین بود و در خاطرمان ماندنی شد، در این سفر ی نصف روز رو تو کویر سپری کردیم. کویر زیبای کاراکال در شهر بافق یزد، واقعا زیبا و دیدنی. ناهار روز بعد را در یک مکان زیبا و دوست داشتنی به نام باغ صدری زدیم بر بدن😋😋 خلاصه بسیار به یادماندنی شد. ...
14 بهمن 1401

بازی کلوسوس در ‌ps4

پسرک بابا و مامان؛ یکی دیگه از بازی‌هایی که تو ps4 به شدت علاقه داری و هر روز بازی میکنی بازی "ارویی" یا کلوسوس هست. هرشب میگی بابا بریم ی غول بکشیم. اینم از عکسهاش ...
9 بهمن 1401

فوتبال pes2018

سلام پسر قشنگ بابا. این روزها کنار تمام بازیهای دیگه ک انجام میدی، یاد گرفتی ک با ps4 با بابا فوتبال بازی کنی و حسابی هم پیشرفت داشتی، اوایل خودم پاس میدادم تو گل می زدی اما حالا دیگه خود گلهای لاکچری میزنی، دمت گرم داداچ ...
9 بهمن 1401

شب یلدا ۱۴۰۱

مهربون ما؛ شب یلدا که آغاز یک زمستان سرد و بلند است، همه ساله دور هم جمع می‌شویم و این شب را با هم سپری میکنیم تا یادمان باشد، در بلندترین شب سال حتی برای یک یا دو دقیقه، ‌کسانی هستند که باید بیشتر قدرشان را بدانیم و بیشتر باهم باشیم در واقع یک دقیقه بیشتر دوست داشتن را تمرین کنیم. امسال هم نوبت خانه باباحاجی بود، رفتیم و خوش گذروندیم. # این عکس با دینا دختر عمه، تو مهد قرآن  #این هم خونه باباحاجی ...
30 آذر 1401

تولد ۴ سالگی

پسر گلم سلام؛ امسال به لطف خدا تونستیم ماشینمون را عوض کنیم و یه تیبا ۲ خریدیم. با دیدنش ذوق کردی و شدی عاشق تیبا ۲. البته در کل ماشین خیلی دوست داری و ولی عاشق ویژه تیبا۲ شدی. خلاصه برای کیک و تم تولد هم گفتی تیبا ۲ فقط. به دلیل همه گیری ویروس کرونا یه باغ عمو احمد گرفت و همگی رفتیم اونجا به وقت تولد همراه با کوبیده مجلسی درجه یک. تولدت هزاران بار مبارک. ...
2 دی 1400