محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

محمدحسین؛ داداش محدثه

این روزهای پسرکم با آبجی گل

پسر گلم محمد حسین جان آبجی گل و مهربونت خیلی شما رو دوست داره و همش دوست داره پیشت باشه حتی صبح که میخواد به پیش دبستانی بره اولش میاد چند دقیقه پیشت میخوابه و بعد حاضر میشه از مدرسه هم که میاد سریع دستشو میشوره و میاد بغلت میکنه بعضی اوقات میزاره رو پاش تا بخوابی خلاصه عاشقته یه لحظه نمیتونه دوریت و تحمل کنه. اینجا آبجی جون تازه از خواب بیدار شده که بره پیش دبستانی اول امده پیش داداشی تا انرژی بگیره وکلی بازی های جورواجور باهات میکنه   ...
15 اسفند 1396

محد حسین با عروسکا

عزیز دلم  یه روز من و آبجی تو پذیرایی بودیم یه یهو بابا امد ما رو صدا کرد و گفت بیایید محمد حسین و پیدا کنید آمدیم دیدیم شما رو گذاشته بالای کمد قاطی عروسکا اینقدر محدثه خوشش امد و خندید خیلی باحال بود. عزیز دلم تو این عکس دقیقا دو ماه و هشت روزته ...
10 اسفند 1396

دو ماهگیت مبارک گل پسرم

پسر عزیزم امروز دقیقا دو ماهه شدی و باید واکسن میزدی.صبح بلند شدیم و مامانجون هم امد خونه ما با هم حاضر شدیم و به خانه بهداشت رفتیم قبلش بهت استامینوفن دادم کمه کمتر درد بکشی عزیز دلم.واکسنتو که زدی یکم گریه کردی ولی سریع اروم شدی عشق من. اینجا خانم پرستاره داره چکاب قد و وزنتو میگیره فعلا داری میخندی در حال زدن واکسن بعدش که تب داشتی و ناله میکردی ...
2 اسفند 1396

پسرک پرسپولیسی من

پسر گل من از اونجایی که بابا محمود پرسپولیسیه از همون اول پسر گلشو دوست داشت پرسپولیسی کنه بخاطر همین یه دست لباس خوشگل پرسپولیس برات خرید و اورد خونه و گفت پسر من از همین الان باید پرسپولیسی باشه. اینجا دقیقا پرسپولیس بازی داشت بابا گفت این لباستو تن کنم.مبارکت باشه پسرک من اینم عکس شما با آبجی پرسپولیسی ...
30 بهمن 1396

اولین باری که رفتی دنبال آبجی

پسر گلم از اون موقع که به دنیا آمده بودی آبجی جونی خیلی دوست داشت که بریم پیش دبستانی دنبالش بالاخره یه روز که دیدم هوا نسبتا خوبه و زیاد سرد نیست حاضرت کردم و رفتیم دنبال آبجی جون که خیلی خوشحال شد و کلی ذوق کرد دقیقا اینجا 50 روزته. الهی من دورتون بگردم ...
22 بهمن 1396

وااای چ برفی

پسر گل مامان از برکت قدمهای شما بود که امسال بعد از چند سال یه همچین برفی بارید خیلی زیاد بود یه جوارایی منو یاد قدیما انداخت چون خیلی وقته که اینجوری برف نباریده بود خلاصه منم از فرصت استفاده کردم و شما پسر گل مامان و بردم و یه عکس خوشگل گرفتم. اینم عکس شما با آبجی جون ...
10 بهمن 1396

یک ماهگیت مبارک

 سلام عزیز دل مامان  امروز یک ماهه شدی  تو این یه ماهه پیشرفت زیاد داشتی و کلی ستاره و نشان لیاقت گرفتی  خیلی شیطون و بازیگوش شدی ورجو وورجه هاتم  زیادتر شده مخصوصا موقع شیر خوردن که شوخ طبعیتم گل میکنه و حسابی مامان و میذاری سر کار... میتونی گردنتو واسه چند لحظه بالا نگه داری و یه چند درجه بچرخونی ، لبخندای معنی دار می زنی و دل مامانیتو میبری .دست و پاهاتوکه دیگه نگو چند روزیه که کشفشون کردی و هی باهاشون عرض اندام می کنی ، دستای کوچولوتو سمت عروسکات می بری گاهی هم بهشون حمله می کنی یه صداهای عجیب و غریبی هم از خودت در می آری که مامان هنوزموفق به ترجمه شون نشده. به همین م...
2 بهمن 1396

زیارت قبول پسر گلم

پسر گلم محمد حسین دیشب که درست شما 26 روزه بودی به شاه عبدلعظیم رفتیم برای زیارت که مامانجون و باباحاجی هم همراه ما امدن.عزیزم اونجا رو خیلی دوست داشتی اولش خواب بودی و بعدش هم بیدار شدی همش به چراغا نگاه میکردی زیارتت قبول عزیزم اینم عکس شما با آبجی گل ...
29 دی 1396

10 روزگیت مبارک عزیزم

سلام پسر قشنگم ده روزگیت مبارک.امروز هم به مناسبت ده روزگیت مامانجون بردت حموم و کلی کیف کردی آخه عزیزم حموم رفتنو خیلی دوست داری و اصلا اذیت نمیکنی. اینم یه عکس خوشگل بعد از حموم   ...
12 دی 1396

بند ناف

پسر گلم محمد حسین جان  امروز داشتم پوشکتو عوض میکردم که یه دفعه متوجه شدم که بند نافت افتاده درست 8 روزت میشه.خیلی خوشحال شدم عزیز دلم اینم یه عکس از 8 روزگیت و بعد از افتادن بند ناف   ...
10 دی 1396