محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

محمدحسین؛ داداش محدثه

شب یلدا ۱۴۰۱

مهربون ما؛ شب یلدا که آغاز یک زمستان سرد و بلند است، همه ساله دور هم جمع می‌شویم و این شب را با هم سپری میکنیم تا یادمان باشد، در بلندترین شب سال حتی برای یک یا دو دقیقه، ‌کسانی هستند که باید بیشتر قدرشان را بدانیم و بیشتر باهم باشیم در واقع یک دقیقه بیشتر دوست داشتن را تمرین کنیم. امسال هم نوبت خانه باباحاجی بود، رفتیم و خوش گذروندیم. # این عکس با دینا دختر عمه، تو مهد قرآن  #این هم خونه باباحاجی ...
30 آذر 1401

تولد ۴ سالگی

پسر گلم سلام؛ امسال به لطف خدا تونستیم ماشینمون را عوض کنیم و یه تیبا ۲ خریدیم. با دیدنش ذوق کردی و شدی عاشق تیبا ۲. البته در کل ماشین خیلی دوست داری و ولی عاشق ویژه تیبا۲ شدی. خلاصه برای کیک و تم تولد هم گفتی تیبا ۲ فقط. به دلیل همه گیری ویروس کرونا یه باغ عمو احمد گرفت و همگی رفتیم اونجا به وقت تولد همراه با کوبیده مجلسی درجه یک. تولدت هزاران بار مبارک. ...
2 دی 1400

کارتون سگهای نگهبان

پسر عزیز بابادون، یکی از علاقه های شدیدی که این روزها پیدا کردی، دیدن کارتون "سگهای نگهبان" خیلی به این انیمیشن علاقه داری و تقریبا از صبح که از خواب بیدار میشی تا زمانی که ما حوصله داشته باشیم، مشغول دیدن این برنامه هستی و خسته نمیشی، تقریبا همه قسمت هارا دیدی و بعضی ها هم چند باااارر😡البته ما هم بدمون نمیاد. ...
4 خرداد 1400

تولد ۳ سالگی

پسرک زیبای من؛ جگرگوشه و دلبند دلم روز به روز را با نگاه رو به تکامل تو آغاز می کنم سپاس خدایی که گیلاس باغ بهشت رابه من عطا کرد سایه خدای عشق بر قلبت مدام تولد سه سالگیت مبارک پسر دلبندم. پیشرفت‌های شما: حالا دیگه شیر نمیخوری، پوشک نمیشی، کلمات را بهتر ادا میکنی بازیهای بیشتری انجام میدی و کلی کارهای قشنگ دیگه در ضمن گفتی برام کیک مرد عنکبوتی بگیر. عکس با آجی جون مهربون * تولد ۳ سالگی کاملا متفاوت بود، به دلیل شیوع بیماری کرونا تولدت را جدا جدا برگزار کردیم، خونه مامانجون شام، خونه مامان مرضی کیک و چای ...
2 دی 1399

تولد ۲ سالگی

۲ سال است که با آمدنت شادی و نشاط زندگی ما را بیشتر کرده ای و حالا با کارها و شیرین بازی‌ها و خوش زبانی هایت لبخندی مضاعف روی لبان من و مامان آجی جون آوردی، پسرک کوچیک خونه ما تولد دو سالگی مبارک. به دلیل علاقه شدید شما به کارتون سگهای نگهبان تم تولد شما همین شد. با آجی جوون. خودت و آجی... ماهان و دینا ...
2 دی 1398

این روزای گل پسری

پسر گلم این روزا اینقدر شیطون شدی که از دست تو در کابینتا و یخچالو همه رو بستیم چون کارت باز کردن در اوناست و خرابکاری کردن.قربونت برم با این شیطونیات عشقم. اییم ی نمونه از خرابکارایات تو عکس قشنگ مشخصه در یخچال و کابینت که از دستت بستیم.منتهی در کشو دیگه نمیشه ببندی😁 ...
20 بهمن 1397

۱۳ ماهگیت مبارک

پسر گلم ماشاله بهت که وینقدر پیشرفت داری  قربونت برم مامان از کارات بگم که دیوونه شم.گل من هر جا که باسی هر وقت صدات کنم محمد حسین سریع جوابمو و میدی و میگی عو یا او یعنی بله.وااای که عاشق بیرونی و تا هر کس بخواد بره گریه که باهاش بری که آخرم با گریه به هدفت میرسی.دیگه کم کم با کلمات منظورتو به میرسونی وقتی شیر میخوای میای و لباس من و بالا میزنی و میگی مینام مینام.آبجی محدثه رو که دیگه ول کن نیستی و دستشو همش میکشی تو اتاق تا باهات بازی کنه.عاشق حمام و آب بازی هستی.وااای که چقدر گوجه و پرتغال دوست داری تا بببنی و سریع میخوری. اینجا هم روی پای آبجی جون خوابت برد ...
2 بهمن 1397